English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6800 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high hurdles U مسابقه کوتاه دو بامانع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hurdling U شرکت در مسابقه دو بامانع
scurry U مسابقه کوتاه
scurries U مسابقه کوتاه
scurried U مسابقه کوتاه
scurrying U مسابقه کوتاه
cup of coffeen U شرکت کوتاه بازیگر کم تجربه در مسابقه
hunt meeting U برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
green U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
greenest U چمن صاف و نرم و کوتاه اطراف سوراخ اسبی که هنوزدر مسابقه ازموده نشده میدان تیراندازی صحرایی
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
blast U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts U منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge U نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
pantywaist U شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn U جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
short quard U سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
hurdle step U جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
setters U یک مسابقه
races U مسابقه
competitions U مسابقه
setter U یک مسابقه
race U مسابقه
kyorougei U مسابقه
ball game U مسابقه
ball games U مسابقه
competition U مسابقه
tournament U مسابقه
agonism U مسابقه
competitions U مسابقه ها
racing U مسابقه
contests U مسابقه ها
tournaments U مسابقه
event U مسابقه
meets U مسابقه
matches U مسابقه
tourney U مسابقه
chace U مسابقه
contests U مسابقه
contesting U مسابقه
contested U مسابقه
contest U مسابقه
meet U مسابقه
chase U مسابقه
match U مسابقه
chasing U مسابقه
events U مسابقه
raced U مسابقه
game U مسابقه
competition U مسابقه
chases U مسابقه
ski racer U مسابقه رو
contest U مسابقه
chased U مسابقه
pygmy U کوتاه
little U کوتاه
pygmy U قد کوتاه
succinct U کوتاه
scut U دم کوتاه
pigmy U کوتاه
stunt U کوتاه
bas relif U کوتاه
stunting U کوتاه
dumpy U کوتاه
stunts U کوتاه
liliputian U قد کوتاه
short U کوتاه
shortest U کوتاه
miniature U کوتاه
short <adj.> U کوتاه
concise U کوتاه
puny U قد کوتاه
miniatures U کوتاه
pigmy U قد کوتاه
curtal U کوتاه
of short duration U کوتاه
dwarfish U کوتاه
shorter U کوتاه
succinct <adj.> U کوتاه
concise <adj.> U کوتاه
pygmies U کوتاه
synoptic U کوتاه
pygmies U قد کوتاه
stocky U کوتاه
fleeting <adj.> U کوتاه
stockiest U کوتاه
stockier U کوتاه
down U کوتاه
low U کوتاه
curt <adj.> U کوتاه
pigmies U قد کوتاه
pigmies U کوتاه
bout U مسابقه بوکس
race course U میدان مسابقه
racetrack U خط سیر مسابقه
A hurdle race . U مسابقه دو با مانع
tracks U مسابقه دویدن
tracked U مسابقه دویدن
bouts U مسابقه بوکس
tournament U یک دوره مسابقه
footrace U مسابقه دویدن
race walking U مسابقه راهپیمایی
tournaments U یک دوره مسابقه
slugfest U مسابقه سنگین
distances U مسیر مسابقه
foot race U مسابقه راهپیمایی
To win the match(race,contest). U مسابقه رابردن
distance U مسیر مسابقه
track U مسابقه دویدن
walks U مسابقه راهپیمایی
invitational U مسابقه دعوتی
homestretch U مسیرانتهایی مسابقه
series U یک دوره مسابقه
clutch U سستی در مسابقه
infield U پیست مسابقه
arms race U مسابقه تسلیحاتی
interscholastic competition U مسابقه اموزشگاه ها
tandem U مسابقه دو نفره
retires U کناررفتن از مسابقه
home run U مسابقه پرامتیاز
racetracks U خط سیر مسابقه
clutching U سستی در مسابقه
friendliest U مسابقه دوستانه
clutches U سستی در مسابقه
friendlies U مسابقه دوستانه
clutched U سستی در مسابقه
friendlier U مسابقه دوستانه
hash mark U خط شروع مسابقه
to scamper U مسابقه دادن
retire U کناررفتن از مسابقه
race horse U اسب مسابقه
fours U مسابقه دوبل
tourney U مسابقه قهرمانی
bonspiel U مسابقه رسمی
racing U مسابقه دهنده
walk U مسابقه راهپیمایی
invitations U مسابقه دعوتی
invitation U مسابقه دعوتی
bullriding U مسابقه گاوسواری
seasons U فصل مسابقه ها
seasoned U فصل مسابقه ها
season U فصل مسابقه ها
juniors U مسابقه نوجوانان
junior U مسابقه نوجوانان
barnburner U مسابقه مهیج
tandems U مسابقه دو نفره
an entrant for arace U دواطلب مسابقه
all play all U مسابقه دورهای
airplane racing U مسابقه هواپیمابری
air racing U مسابقه هواپیمابری
matches U مسابقه کبریت
trig U خط شروع مسابقه
match U مسابقه کبریت
agonistics U علم مسابقه
track meeting U مسابقه دوومیدانی
walked U مسابقه راهپیمایی
tourney U مسابقه دادن
racecourse U دور مسابقه
time trial U مسابقه دوتمرینی
record U حد نصاب مسابقه
marathons U مسابقه دوصحرایی
marathons U مسابقه دو ماراتون
enduro U مسابقه استقامت
marathon U مسابقه دوصحرایی
marathon U مسابقه دو ماراتون
epee U مسابقه اپه
racehorses U اسب مسابقه
horse U اسب مسابقه
endurance race U مسابقه استقامت
elapsed time U مدت مسابقه
come off U پایان مسابقه
criterium U مسابقه جاده
nightcap U اخرین مسابقه
nightcaps U اخرین مسابقه
victor U برنده مسابقه
dogsled U مسابقه سورتمه با سگ
compete U مسابقه دادن
to breast the tape U مسابقه دورابردن
victors U برنده مسابقه
competed U مسابقه دادن
Recent search history Forum search
1شركت در مسابقه
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1معني short earlobe
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com